آنچه تحت عنوان آسیب می توان به آن اشاره کرد بدین شرح است که ما از نسل نو
می خواهیم که معصومین را الگوی خود قرار دهند چگونه ؟
در حالی که خودمان تک بعدی به آنها نگاه می کنیم و فقط از یک زاویه آنها را معرفی کرده ایم .
وقتی از دانش آموزان درباره ی هرکدام از معصومین می پرسیم ؛ می گویند نماز زیاد می خوانند
دعا می کنند ، به فقیران کمک می کنند به مسجد می روند . چرا بچه های ما اینگونه آنها را معرفی
می کنند چند بار به آنها گفته ایم که معصومین قرآن می خوانند ، ورزش می کنند و یا کتاب
می خوانند و ...
اگر از ما بپرسند که یک حدیث از امام حسن ( ع ) بگوئید سکوت می کنیم گویی که این شخصیت
در طول زمان حیاتش هیچ سخنی نگفته است مشکل اینجاست که ما اینگونه معرفی کرده ایم .
توجه بیش از اندازه به کرامات معصومین
وقتی بیش از حد از کرامات معصومین صحبت می کنیم ناخودآگاه آنهارا غیر قابل دسترس
می کنیم مثلا اشاره به کندن در خیبر ، شق القمر کردن و ... بعداز گفتن اینهمه کرامات وقتی
به دانش آموزانمان می گوئیم الگوی شما حضرت علی ( ع ) و یا پیامبر اکرم (ص ) است می
گویند: اون حضرت علی ( ع ) بود ما که مانند او نمی تونیم بشیم و ...
مگر نه اینکه در قرآن پیامبر اکرم (ص ) بشری چون خود ما معرفی شده و تنهاتفاوت او با ما این
است که بر او وحی می شده است .
ما حتی شهدای معاصر را نیز از دسترس والگو بودن خارج کرده ایم وقتی به دانش آموزان
میگوئیم اینها الگوهای شما هستند پاسخ می دهند آنها شهدا بودند ما کجا و آنها کجا .
فراموش کرده ایم که تا دیروز آنها در میان ما زندگی می کردند و درمیان ما معاشرت داشتند .